"سامی یوسف" - پیام آور عشق
مليت بريتانيايی، نژاد آذری و فرهنگ ايرانی
سامی یوسف (Sami Yusuf) در ماه جولای ۱۹۸۰ (تیر ماه 1359) از خانواده ای ایرانی آذری الاصل در شهر تهران به دنیا آمد. وقتی که سامی سه ساله بود خانواده وی به بريتانيا مهاجرت کردند و سامی دوران کودکی و نوجوانيش را در لندن سپری کرد.
سامی در مصاحبه با تلويزيون 4Shbab/فورشباب (2009) در اين باره می گويد: "من در تهران متولد شدم – از لحاظ فرهنگی بسيار ايرانی هستم – از لحاظ نژاد آذری و از لحاظ مليت خودم را بريتانيايی حساب می کنم."
او که از كودكی به موسیقی علاقه داشت، اولين ملودی خود را در سن 6 سالگی ساخت و برخی از سازهای موسيقی را از طريق پدرش كه موسيقيدان و شاعر ماهر و به نامیست فرا گرفت. تنبک اولين سازی بود که به سامی آموزش داده شد و بعد از آن سنتور، تار، پيانو، ويولون، عود، طبله، دف و... سامی در گاهشمار سايت رسميش ذيلِ ويدئويی که او را در حال نوازندگی سنتور و تار در سن چهارده سالگی نشان می دهد (جولای 1994) در اين باره می نويسد: "شيفتگی من نسبت به "تار" وقتی آغاز شد که من 8-7 ساله بودم و برای اولين بار صدای "تار" استاد جليل شهناز و استاد فرهنگ شريف را شنيدم... من شروع به تقليد سبک آنها کردم و مجنون صدای اين ساز شدم. روزی 8-7 ساعت اين ساز را تمرين می کردم... مشابه همين مساله در مورد "سنتور" اتفاق افتاد؛ بعد از شنيدن نوازندگی استاد پرويز مشکاتيان عاشق صدای سنتور شدم..."
همچنين دايره المعارف رسمی سايت سامی يوسف (سايکلوپديا) افرادی چون پرويز ياحقی، علی تجويدی، مهندس همايون خرم، درويش خان، پرويز مشکاتيان، فريدون شهبازيان و ابوالحسن صبا را جزء موسيقيدانان مورد علاقه سامی يوسف در حوزه موسيقی کلاسيک نام می برد.
محمّد (ص)؛ عشقی حقيقی + آموزگاری مهربان
حادثه يازده سپتامبر 2001 که باعث ايجاد موج شديد اسلام هراسی در غرب شد و به نوعی مليت مسلمانان غرب را در تضاد با دين آنها قرار داد، سوالات بسياری را برای سامی جوان ايجاد کرد. او در مصاحبه با BBC در سال ۲۰۰۹ می گويد: "بعد از حوادث يازده سپتامبر من احساس خلأ عظيمی در مفهوم هويت اسلامی کردم؛ من در وهله اول چه بودم؟ آيا من یک مسلمان بودم، يا یک بريتانيايی؟ آلبوم اول من (المعلم) بطور عمده روی تلاش برای شکل دادن به يک هويت مسلمان بريتانيايی متمرکز بود."
سامی با منتشر کردن آلبوم "المعلم" در سال 2003 تصمیم به مقابله با تصورات غلطی که درباره دينش ايجاد شده می گیرد تا به مسلمانان غربی کمک کند بطور مسالمت آميز و با افتخار در کنار ساير مردم زندگی کنند. ترانه المعلم که هنوز هم يکی از محبوبترين ترانه های سامی به حساب می آيد در وصف پيامبر اسلام است. پيامبری که "رحمتی برای بشريت بود/ mercy upon Mankind و معلم همه انسانها بود /Teacher of all Mankind " و "به ما ياد داد که عادل و مهربان باشيم/ He taught us to be just and kind /و فقرا و گرسنگان را غذا دهيم/ And to feed the poor and hungry " و به ما ياد داد که "ظالم و خسيس نباشيم/ And to not be cruel and miserly"... هرچند که ما از راه او منحرف شديم و به خودمان ستم کرده ايم/ We’ve strayed from Al-Mu`allim... ".
سامی تا کنون در چندين آهنگ در آلبوم های مختلفش به توصيف حضرت محمد(ص) پرداخته. اما نکته ای که تقريباً در تمام آهنگ های سامی در مورد پيامبر اسلام وجود دارد همين نگاه "دانش آموز"وار او به حضرت محمد(ص) است. البته در ترانه های سامی نگاه عاشقانه و ستايشگر نسبت به ويژگی های والای پيامبر اسلام هم بسيار است، اما در کنار اين نگاه؛ سامی دائم يادآوری می کند که او آمده بود که به ما بياموزد؛ ما چقدر آموختيم؟!
برای مثال، در ترانه "You Came To Me/به سويم آمدی" از آلبوم جديد سامی می شنويم: "تو تنها عشق حقيقی من هستی/ You are my one true love ــ به من آموختی که هرگز قضاوت نکنم/ Taught me to never judge "
پيام آور مدارا و عشق به همه انسانها
سامی خودش را "Musician with a message" معرفی می کند. او سعی می کند در آهنگهايش پيام "عشق، صلح، رحمت و مدارا نسبت به همه مردم" را بگنجاند. ترانه "سلام/Salaam" در جديدترین آلبومش از روشن ترين تلاشهای وی برای رساندن اين پيام از طرف يک مسلمان به همه مردم جهان از هر دين و نژاد و طبقه ايست. سامی در سخنرانی اش هنگام دريافت جايزه بهترين هنرمند سال 2009 تلويزيون فورشباب/4Shbab به اين نکته اشاره می کند: "ما تا کنون درباره خدمت به اسلام و مسلمين بسيار صحبت کرده ايم، ولی بياييد خدمت به بشريت را هم فراموش نکنيم. دين ما درباره کمک به همه انسان ها و خدمت به بشريت است. از نظر من خدمت به بشريت خدمت به اسلام و خدا هم هست. من شخصاً همه انسان ها را دوست دارمِ؛ چه خوب باشند و چه بد، و برايم مهم نيست که از چه دين و چه نژادي باشند و به نظر من اين روش حضرت محمد (ص) بود..." او همچنين در مطلبی به مناسبت انتشار ويدئوی خيريه جديدش "در هر اشکی او آنجاست/In Every Tears, He Is There" در وبلاگش می نويسد: "ما توقفی طولانی بر روی تفاوتهايمان – اعم از عقيده، نژاد، دين و تفاوت خاستگاهها – داشته ايم. بياييد برای يک بار بگذاريم عشق و احترام بر اين تفاوتها غلبه کند، باشد که ما متحد شويم."
رگه های ايرانی در موسيقی سامی
سامی که تا کنون به کشورهای مختلف شرقی و غربی سفر کرده و تجربه زندگی در چندين کشور را دارد، بارها به تاثيرات گسترده ای که از فرهنگ های مختلف دريافت کرده اشاره کرده که طبيعتاً در اين ميان فرهنگ ايرانی و بخصوص موسيقی ايرانی نقش بسزایی داشته. سامی که نوازنده چند ساز ايرانی است، معمولاً در کنسرت هايش قطعات بی کلامی را جای می دهد و در آنها شخصاً به نواختن يکی دو تا از اين سازها (عود، تنبک، سنتور یا تار) می پردازد. از ميان سه آلبومی که سامی يوسف تا کنون منتشر کرده آلبوم دوم او با داشتن دو ملودی ايرانی (ملودی قديمی"منتظرت بودم" برای آهنگ "عيد/Eid Song" سامی و نيز ملودی آهنگ مناجات سامی که کاری از استاد علی تجويدی است) و يک ملودی افغانی که البته برای ايرانی ها بسيار آشناست (ملودی ملاممدجان برای آهنگ حسبی ربی سامی) ايرانی ترين آلبوم سامی به نظر می رسد. اين درحاليست که نسبتاً در آلبوم سوم او ملوديهای شرقی خيلی کمتر شده و بيشتر آلبوم هم به زبان انگليسی است. هرچند قطعات کوتاهی به زبانهای ترکی، عربی، فارسی، اردو و مالایی هم در آن گنجانده شده. سامی در قسمتی از دو آهنگ “You came to me/به سویم آمدی" و "No word is worthy/هیچ کلمه ای شایسته نیست" در اين آلبوم فارسی می خواند.
شفا بده، حتی با يک لبخند!
سامی یوسف درباره ترانه و ويدئوکليپ "Healing شفا" قطعه دوازدهم از آلبوم سوم او "هرکجا هستی/Wherever You Are" در مطلبی که در وبلاگش نوشته، تولد اين ترانه را مديون آشناييش با يک پزشک عربستانی و شرکت در سخنرانی پربار او می داند. آهنگی با اين ايده که "شفا دادن" لزوماً در محيط بيمارستان و از طريق روشهای مرسوم صورت نمی گيرد، بلکه خداوند – که همه شفاها در دست اوست - به تک تک انسانها اين توانايی را داده که با انجام کوچکترين کارهای نيک؛ حتی با يک لبخند؛ درمانگر قلب ها و جسم ها باشند. اين ترانه تأکيد می کند که "شفا بده و آنگاه خودت هم شفا خواهی يافت/ Heal and you will be healed/[برای اين منظور] همه مرزها را بشکن/Break every border /ببخش و آنگاه خودت هم دريافت خواهی کرد/Give and you will receive/این قانون طبيعت است.../... It's Nature's order"
به نظر می رسد سامی خودش هم سعی می کند به اين حرف عمل کند و هميشه حضور فعالی در امور بشردوستانه و خيريه داشته باشد، چه فعاليت هايی که به قصد جمع آوری کمک های نقدی بوده و چه آنهايی که به قصد افزايش آگاهی عمومی درباره مساله ای هستند. او تا کنون علاوه بر ترانه هايی که برای مردم مظلوم فلسطين خوانده، بارها در برنامه های مختلف برای جمع آوری کمک های نقدی برای فلسطينی ها و نيز جلب توجه افکار عمومی نسبت به جناياتی که در اين کشور اتفاق ميافتد شرکت کرده. درگيری های دارفور سودان نیز يکی ديگر از مواردی بود که سامی را بسيار مشغول کرد، او ابتدا شخصاً به دارفور سفر کرد و وضعيت دردناک مردم در اين منطقه را به چشم خود ديد، سپس کنسرت خيريه باشکوهی در لندن برگزار کرد. اين کنسرت که در سال 2007 در ورزشگاه "Wembley Arena" لندن به منظور جمع آوری پول برای برای حمایت از مردم مظلوم و ستمدیده دارفور سودان برگزار شد، با استقبال بسيار خوبی مواجه شد و سيزده هزار نفر در آن شرکت کردند. هنگام سيل اخير پاکستان (2010) نیز برای افزايش آگاهی نسبت به وضعيت اسفبار سيل زدگان پاکستانی، تک آهنگی به نام "Hear your call/ندایت را شنیدم" ساخت که تمام عوايد حاصل از فروش آن هم به قربانيان سيل پاکستان تعلق گرفت. اين آهنگِ سامی مدتی بعد توسط دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل در رابطه با سيل پاکستان استفاده شد. همچنين سامی اخيراً روی آهنگ"In every tear He is there/در هر اشکی او آنجاست" از آلبوم جديدش ويدئوی خيريه ای تهیه کرده که به همه آسيب ديدگان حوادث طبيعی تقديم شده است.
يکی ديگر از جديدترين تک آهنگهای سامی يوسف "من امید شما هستم/I’m your hope" نام دارد که همزمان با حرکتهای اخير آزادی خواهانه در منطقه منتشر شد و به همه "جوانان" جهان تقديم شده است: "به من آسيب نزن! من حقيقت تو هستم/Do not harm me, I am your truth /من را نکش! من جوان تو هستم.../ Do not kill me, for I’m your youth" انقلاب مصر چند روز پس از انتشار اين آهنگ به پيروزی رسيد و سامی که چند سال بود به مصر نرفته بود در اولين روز سقوط "مبارک" به اين کشور سفر کرد تا با مردم مصر در جشن پيروزيشان در "ميدان تحرير" همراه شود. و به تازگی، در آبان ماه 1390، سامی يوسف از طرف سازمان ملل متحد به عنوان يکی از "ستارگان مشهور شريک با سازمان ملل در برنامه جهانی غذا WFP " معرفی شد.
ولی افتاد مشکلها...
با وجود اينکه موفقيت و محبوبيت سامی يوسف در بين مسلمانان جهان انکارناپذير است، اما به هرحال "سوپراستار مسلمان بودن" مشکلات خاص خودش را دارد ــ از مسائل ساده و همه گيری مثل بی اهميت بودن قانون کپی رايت در بسياری از کشورها گرفته تا مشکلات خاصی که به مسلمان بودن سامی یوسف و مفاهيم خاص آثارش برمی گردد.
سامی اهميت خاصی به محکوم کردن جناياتی که به "اسم اسلام" در دنيای امروز انجام می شود می دهد که در آخرين تک آهنگش "سرچشمه" (15 آگوست 2011) چنين مفهومی را می شنويم: "تو سرچشمه همه مهربانی ها هستی /You are the Source of all Mercy/ نور بی نهايت برای ديدن همه /Infinite light for all to seeپروردگارم /My Lord/بعضی ها ادعا می کنند که نماينده تو هستند /Some claim to represent You/ولی کارهايی که می کنند بسی دور از صفات توست /But everything they do is so far away from You/پروردگارم/My Lord/کمکمان کن تا تو را بهتر بشناسيم /Help us to know You better/کمکمان کن تا همديگر را عاشقانه دوست بداريم /Help us love one another /پروردگارم.../ ...My Lord"
طبيعی است که برای يک فرد "مسلمان انگليسی" اين اعتراض ها می تواند از جهاتی مشکل ساز باشد. سامی بعضاً با انتقادات ديگری ازجمله بخاطر استقاده از "آلات حرام" موسيقی، نگاهش به مساله حجاب، ديدگاه ويژه اش نسبت به موسيقی اسلامی و.. روبرو بوده و هست.
اما سامی یوسف در جواب این گروه از مسلمانان که معتقدند وی بايد بدون استفاده از موسيقی "بخواند"، در حالی که او قبل از اينکه خودش را خواننده بداند، خود را آهنگساز و نوازنده می داند و بارها گفته که بهترين دوستش موسيقی است، ضمن ابراز احترام به همه عقايد، خودش را تابع آن دسته از علمای جديد و قديم اسلام معرفی می کند که استفاده از آلات موسيقی را بدون اشکال می دانند.
ما همه شما را دوست داريم
يکی از آهنگ های سامی یوسف که بخصوص بين مسلمانان غرب مورد استقبال شديد قرار گرفت، آهنگ "آزادی/Free" از آلبوم امت من/My Ummah بود که در اعتراض به ممنوع شدن حجاب در مراکز تحصيلی در برخی کشورهای غربی از – جمله فرانسه – خواند، و در آن بطور قاطعانه از آزادی مسلمانان برای رعايت حجاب دفاع کرد. اما برای سامی اين به هيچ وجه به عنوان طرد دختران و زنان بی حجاب مسلمان يا غيرمسلمان نبوده. در کنسرتهای سامی، جلسات امضای او و حتی ويدئو کليپ هايش دختران و پسران با همه جور ظاهر و لباسی ديده می شوند.
سامی در کنسرت اسکندريه مصر (2006) قبل از خواندن آهنگ "آزادی/Free" آن را به همه دختران تقديم کرد و گفت: "اين آهنگ را به همه خواهرانم تقديم ميکنم؛ چه با حجاب باشند و چه بی حجاب – ما همه شما را دوست داريم." اثری که اولين بار باعث بروز واکنش هايی در اين زمينه شد ويدئوی "اسماءالله" بود، ويدئويی که در آن زنان و مردانی با تيپ های مختلف، و از جمله زنان و دخترانی بی حجاب خداوند را با اسامی مختلفش صدا می زنند. دايره المعارف سامی يوسف (سايکلوپديا) در سايت رسمی او در پاسخ به اين سوال که چرا در ويدئوهای سامی بعضی زنان بی حجاب ديده ميشوند می گويد: "به عنوان هنرمندی که متعهد به خواندن "از صميم قلب" است، سامی يوسف در پی به تصوير کشيدن حقايقی از همه نوع برای مخاطبينش است – مطلوب يا نامطلوب... ذهن کنجکاو در اين شرايط بايد بپرسد: "اگر اکثريت زنان شکل خاصی از پوشش را رعايت نکنند – آيا اين به هيچ وجه می تواند باعث محروم کردن آنها از به رسميت شناختن در خورشان به عنوان اعضای خانواده بزرگتر جهانی شود؟" سامی يوسف معتقدست که "مسلمًا نه"."
موسيقی اسلامی و «سلطانش»
سامی در سخنرانيش در مراسم دريافت دکترای افتخاری موسيقی از دانشگاه رهمپتون لندن (2009) گفت: "در ابتدا، وقتی که من شروع به آهنگ سازی و نوشتن ترانه هايم کردم، واقعاً هيچ بازاری برای موسيقی من وجود نداشت. من درباره عشقم به خدا می نوشتم. من هرگز حساب نکردم که اين کار شجاعت است يا حماقت؛ اينکه بنشينم پای پيانو و ويولون و آهنگی بسازم که هيچ کس قبلاً نساخته بود... در سبکی که وجود نداشت... و برای بازاری که هرگز قبل از آن کار پاپی را نخريده بود... بله واقعا احماقانه به نظر می رسد! آن کار فقط برای خودم حقيقی بود. کار صادقانه ای بود و از قلب من نشأت می گرفت".
اولين کار سامی يوسف آلبوم و ويدئوی "المعلم" مثل يک بمب در کشورهای اسلامی صدا کرد. اين کار نوع جديدی از موسيقی بود که مورد استقبال فوق العاده مسلمانان جهان قرار گرفت. به فاصله کمتر از دو سال سامی آلبوم دومش "امت من/My Ummah" را منتشر کرد که حتی از کار اول هم موفق تر بود و هفته ها در صدر جداول پرفروش ترين آهنگ ها در کشورهايی مثل ترکيه و مصر جا خوش کرد. سامی 25 ساله ستاره محبوبی شده بود که بايد سرتا سر جهان کنسرت اجرا می کرد، مصاحبه می کرد، امضا می داد... طبيعتاً موفقيت چشم گير سامی یوسف منجر به روی آوردن بسياری از خواننده ها به تقليد از سبک و آثار او شد، بطوری که الان و با گذشت تنها هشت سال از انتشار آلبوم اول سامی، خوانندگان بسياری از کشورهای مختلف در اين سبک می خوانند. اين سبک که حالا بازار خوبی نیز پيدا کرده، معمولاً پاپ اسلامی يا موسيقی اسلامی خوانده می شود و سامی يوسف به عنوان "مبدع" آن شناخته می شود. کارهای خوانندگان اين سبک که موضوع آنها معمولاً مسائل مورد علاقه مسلمانان (از قبيل حمد خداوند، ستايش پيامبر، فلسطين، مادر، عيد و...) است به زبان انگليسی خوانده ميشود، عربی زبان دوم آنهاست و البته خواندن به زبانهای ديگر از جمله ترکی، مالایی و... هم از ديگر شباهت های آثار اين خوانندگان به "فرمولی" است که بطور تصادفی توسط سامی يوسف ايجاد شد.
اما بر خلاف چيزی که به نظر می رسد سامی اصلاً از شکل گرفتن سبکی به نام "موسيقی اسلامی" راضی نيست. او می گويد اين سبک، به يک سبک کاملا تجاری تبديل شده و معتقد است که "تجاری شدن" سبکی که اسم "اسلام" را يدک می کشد بسيار خطرناک است. به اعتقاد سامی اکثر خوانندگانِ اين سبکِ نوظهور، بجای توجه به درد واقعی جامعه، فقط به اين توجه می کنند که چه چيزی "بازار" خوبی دارد و در نتيجه از احساسات مذهبی مسلمانان برای فروش آثار خودشان استفادهء ابزاری می کنند. سامی معتقد است گذاشتن عنوان "اسلامی" روی موسيقی اش باعث می شود مردم بخاطر علاقه شان به "اسلام" موسيقی او را بخرند و اين يعنی سوء استفاده از دين! او آرزو دارد مردم بخاطر علاقه شان به موسيقی و هنرش، به دين و ساير موضوعات مطرح شده در ترانه هایش توجه کنند، نه اينکه بخاطر علاقه شان به دين، به موسيقی او توجه کنند. سامی بارها گفته که به هيچ وجه خودش را منحصر به خواندن درباره موضوعات دينی نمی کند، بلکه از قلبش پيروی می کند و هميشه فقط درباره چيزهايی خواهد خواند که با قلبش احساسشان کند.
مشکل عمده ديگری که سامی با "موسيقی اسلامی" دارد "جهانی نبودن" اين سبک است. سامی معتقد است که مسلمانان بايد سعی کنند با همه مردم جهان ارتباط برقرار کنند و بی شک موسيقی وسيله نيرومندی برای اين هدف است.
هرچند مقاومت سامی یوسف در برابر شناخته شدن به عنوان خواننده سبک موسيقی اسلامی مشکلات زيادی را برای او ايجاد کرد و حتی باعث اختلاف شديد و جدايی او از شرکت معروف مصری (Awakening) منتشرکننده آثار اولش شد، اما بالاخره در اواخر سال 2010، او موفق شد آلبوم سومش "هر کجا هستی/Wherever You Are" را به فاصله پنج سال از آلبوم دومش توسط شرکتی جديد (اینترنشنال ETM) منتشر کند. سامی برای اينکه ديگر با نام هايی مثل سلطان موسيقی اسلامی، بزرگترين ستاره راک اسلامی و ... ناميده نشود، سبکی جديد ايجاد کرد برای توصيف موسيقی خودش؛ سبکی به نام "اسپريتيک". در کتابچه الکترونيکی آلبوم "هر کجا هستی" در اين باره می خوانيم: "سامی که نسبت به به ژانربندی موسيقی خودش از نظر فنی و فلسفی ناراضی بود، يک ژانر جديد در موسيقی ايجاد کرد که موسيقی خودش به آن تعلق دارد. "اسپيريتیک"، بنا بر نظر سامی يک نوع موسيقی است که هارمونیک های شرقی و غربی را القاء کرده، در حالی که با اسانس "معنويت" پی ريزی شده است. انديشه و ايده "اسپيريتیک" و بلکه هنر سامی، برانگيختن و پرورش دادن همبستگی های اجتماعی، بدون توجه به نژاد و دين است." سامی يوسف اميدوار است با سبک جديدش بتواند بين مردم جهان پيوندی بر اساس ارزش های معنوی مشترک در همه جای دنيا – از شرق تا غرب – ايجاد کند. آلبوم "هر کجا هستی/Wherever You Are" اولين آلبوم در سبک "اسپريتيک" سامی يوسف است. بر اساس نوشته وبسايت رسمی او "زمانی که نژادهای مختلف در کنار هم قرار می گيرند، وقتی پير و جوان، مؤمن و کافر، مرد و زن، هم صدا می شوند، اين زمانی است که "اسپيريتيک" می درخشد..."
هرکجا هستی؛ تلاش برای نورافشانی در عمق تاريکی
سامی یوسف در مصاحبه با "گلف نيوز/Golf News" تازه ترین آلبومش را اينگونه توصيف می کند: " آلبوم سوم من (هر کجا هستی/ Wherever You Are2010) درباره اين است که من کيستم، و "واقعيت" زمانه و عصری است که ما در آن زندگی می کنيم. اين آلبوم درباره رياکاریِ افرادی صحبت می کند که از دين برای رسيدن به قدرت سوء استفاده می کنند و... فضای اين آلبوم کاملا تاريک است."
همانطور که سامی می گويد آلبوم “Wherever You Are” پر از غم و درد است. در اين آلبوم بارها درباره مسائلی مثل رياکاری در لباس پرهيزکاری، تقلب و دروغ، دورنگی، بيماری، فقر، نا اميدی، خيانت، طولانی بودن راه زندگی و چالش های آن و ... می شنويم. چند قطعه از اين آلبوم مستقيماً با توصيف "وضعيت فعلی" بشر يا خودِ خواننده شروع می شود. مانند آهنگ "In every tear He is there" و یا در آهنگ "نگرانی پایان می یابد/Worry Ends" می شنويم: "از آنچه می بينی ناراحت نشو /Don’t be saddened by what you see/از تمام دروغ ها و خيانت ها/ By all the lies and treachery/ زندگی بی رحم است اما نگران نباش... / Life is cruel but don’t worry/ می دانم زندگی می تواند ديوانه باشد /I know life can be crazy/ویترینی از رياکاری در ظاهر تقوا!.../ A showcase of hypocrisy…In the form of piety
اما با وجود همه اين درد و رنج ها و واقعيت های تلخ، نور "اميد" در سراسر اين آلبوم وجود دارد؛ اميدی واقع بينانه که از يک ايمان قلبی عميق ناشی می شود، نه زادهء خوشبينی بيش از اندازه و کتمان حقايق تلخ دنيای امروز. ترانه "دنیای شکننده/Fragile World" که با نوای تار ايرانی به پايان می رسد، يکی ديگر از آهنگهايیست که هم از "شکننده بودن اين دنيای پر دروغ و تقلب" صحبت می کند، و هم در کنار آن از يک يقين قلبی به نجات. اين ترانه گفتگوييست با سه مخاطب...
دنيای شکننده/Fragile World
I know that I'm not alone
می دانم که تنها نيستم
What I've seen، has been seen before
چيزی که ديدم، پيش از اين هم ديده شده
But it hurts just like a thorn
اما اين مرا آزرده می کند، درست مثل يک خار
A pain I've never felt before
دردی که قبلاً هرگز احساس نکرده ام
"My heart says: "Just speak the truth
قلبم می گويد: "فقط حقيقت را بگو"
"But my mind says: "Don't be a fool
اما عقلم می گويد: "احمق نباش!"
Need to get something of my mind
بايد چيزی را از ذهنم بيرون بکشم
Don't let this silence be misunderstood
اجازه نده اين سکوت اشتباه فهميده شود
------------------------------
?Did you think you can silence me
آيا فکر کردی می توانی مرا ساکت کنی؟
?With your lies، games and deceits
با دروغ ها، بازی ها و نيرنگ هايت
You can continiue robbing me
تو می توانی به دزدی کردن از من ادامه دهی
But you won't rob my dignity
اما نمی توانی وقارم را از من بدزدی
I know that life is just a game
می دانم که زندگی فقط يک بازی است
An illusion that will fade
خيالی که محو خواهد شد
Cheat and lie، have it your way
تقلب کن! دروغ بگو! به راهت ادامه بده
But you can't cheat death، no way
اما بدان که نمی توانی در مرگ تقلب کنی، به هيچ وجه!
------------------------------
I don't know where my heart will take me
نمی دانم قلبم مرا به کجا خواهد کشاند
But I know your light will protect me
اما می دانم که نور تو از من حفاظت خواهد کرد
...From this Fragile World
در برابر اين دنيای شکننده...
------------------------------
با تشکر فراوان از دوست خوبم، آسمان عزیز